ما و پرنده ها
دو
تقریباً دوتا بودند
با دو تخم ِ داخل ِ بدنش یکی
چهار تا شدند در اواسط تابستان ِصورتی
ولرما گرمای گاه در سینه و گاه در قلبم عرق
جیان جو- جوها
همسایه ها
به تعداد ما چشم سیاه ها
چشم های بادامی دارند
گاهی در پیاده روها قدم می زنند
ما را هم می بینند
که پرواز می کنیم
بدون سوالی به پاسخی
سلامی پرتاب می کنیم و می گذریم
جیا ن جوها- جو
طبیعی هستیم یا مستیم
از چه می ترسی
تنهایی.
مهدی رودسری
2011-05-28