در نبرد واقعی بودند
گفتند: سهراب می میرد / رستم پیروز نمی شود
و این بازی در سانس بعد تکرار می شود
بهار – تابستان می شود
برگ فراوانی درختان را می پوشاند
در سبز بی کران / در یک نبرد واقعی
سهراب نمی میرد / رستم پیر می شود
از صحنه / بیرون می رود
چراغ عوض می شود
بازی در سانس ِ بعد
زمستان بهار می شود / شکوفه ها آواز خوان
نبرد خانگی ادامه می یابد
رستم ها تکثیر می شوند/ می میرند
سهرابها می میرند در ادامه / متولد می شوند
می گیرد از این همه رستم و سهراب بازی ها دلم
می گیرد می دانم
می گیرد
هوس آبجوی خنک دارم.
مهدی رودسری
2011-07-19