گنجشک ِتنهایی (دو )

منتشرشده: سپتامبر 27, 2011 در Uncategorized

 

ایستاده ام

نشسته است

به راست بپیچ /  نمی فهمد !  می پیچم

به چپ برو /  نمی فهمد !   می روم

بلندتر می گویم : چرا نمی پری ؟  نمی فهمد !

پر  ِکافی ندارد؟

سفر طولانی ست؟ نمی پرد

نمی پرم

لنز دراز می کنم

از تنهایی بر می گیرم  تیک /  تیک /  گنجشک های تنهایی

بیداری ؟

و به مادر هم فکر نمی کنم

چه دوری ای  وطن!

حالا کرک های گلو را می غباراند /  شکار می کنم

غروب پدیدار می شود /  شکار می کنم

 قهوۀ تلخ   /  می نوشم

 تصویر ها ناب  /  شکار می کنم

مهم نیست که شب آمده /  آه

 عکس ها عکس   !  شکار می کنم

گنجشک ِ تنهایی  ،  بیداری ؟

هستم / هستی ؟

هستم /هستیم !

حالا ستاره شکار می کنیم

می شمریم تیک  تیک  با  دوربین

در حیاط  ِکوچک ِ غربت

می چسبانیم بر سقف ِ آسمان ِ خیال.

مهدی رودسری

2011-09-26

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s