همان برگ های سبز ِگیلاس ِکوهی
ناگاه / گنجشگی / آه
چند بار با دوربین شکارش می کنم از شاخۀ سربی
نگاهم می کند همچنان مخفی
هر دو نشسته ایم
یاد ِ مادر / وطن
و دوری به ناگزیر/ بلاجبار
به سراغم نمی آید تا با هم یکی شویم
ناگاه / گنجشک ِ تنهایی / آه
بر دوشم
روی درختی که
می دانی
اوست .
هستیم.
مهدی رودسری
2011-09-27