چراغهای ماشینها / ستاره ها ی خفه
روبروی جادۀ نگاه ِما / راه
در ایستگاه / ماه
معلوم نیست
مهم نیست این بار هم
راننده همان دیشبی باشد
سیگاری / آشنا
آخرش کشیدیم
درایستگاه آخر
معلوم نیست ماه / کجای آسمان / گمشده دارد / نیست
ما انتظار می کشیم
کسی می دود
حالا به ما اضافه می شود
معلوم است که اتوبوس در ساعت ِ مقرر
آبی و خاکستری
تیک تاک / راهنما سرخ / تیک تاک
می رسد
یک به اضافۀ ما / راه / ردیف می شویم
می ایستد
ماه از ولگردی بر می گردد
سوار می شویم
راننده همان دیشبی / هی / های
بوی سیگار / در وقتی بسته می شود
ماه از پشت ِ پنچره / مسافر ِروبرو شبیه ما
فکر می کنم به آخرین ایستگاه / سیگار و سیگاری
جادۀ نورانی / کجایی؟
در راهم.
مهدی رودسری
2011-10-11