سفر (بیست و چهار )

منتشرشده: اکتبر 11, 2011 در Uncategorized

 

چراغهای ماشینها / ستاره ها ی خفه

روبروی جادۀ  نگاه  ِما /  راه

در ایستگاه /  ماه

معلوم نیست

مهم نیست این بار هم

راننده همان دیشبی باشد

سیگاری /  آشنا

آخرش کشیدیم

درایستگاه آخر

 معلوم نیست ماه   /  کجای آسمان  /  گمشده دارد /  نیست

ما انتظار می کشیم

کسی می دود

حالا به ما اضافه می شود

معلوم است که اتوبوس در ساعت ِ مقرر

آبی و خاکستری

تیک تاک  /  راهنما سرخ /  تیک تاک

می رسد

یک به اضافۀ ما / راه /  ردیف می شویم

  می ایستد

ماه از ولگردی بر می گردد

سوار می شویم

راننده همان  دیشبی /  هی /  های

بوی سیگار /  در وقتی بسته می شود

ماه از پشت ِ پنچره /  مسافر ِروبرو  شبیه ما

فکر می کنم  به آخرین ایستگاه  /  سیگار و  سیگاری

جادۀ نورانی /  کجایی؟

در راهم.

 

مهدی رودسری

2011-10-11

 

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s