هاشور بر حاشیه ها (پنچ)

منتشرشده: مِی 23, 2012 در Uncategorized

 

هشدار ِ محزون ِ قمری تنهایی

بیدارباش ِ شب ِ بی خوابی

بام ها هنوز سایه های موهوم ِ سیاهند

پنچره هایی نیز درآغوش ِ گرم ِچراغ هایند

مه مکتوبی پیرنگ ِ ماه را بلعیده

آه بارانکی از بی کران به شیشه باریده

باز باد در شکم و شاش ِ انباشته در مثانۀ تقدیر

پاها خسته از چمیدن و درد ِ خفیفی درکارخانۀ سر

سوی پنچره چشم می سُرانم

گاهی سرعتی ، گوش می دوانم

بر می خیزم که فرصت ِ ایستادن هست

میل ِ پاشیدن ِ آب و صورت شکستن هست

تن خیزان به رویت ِ خانۀ همسایه می روم

که هیبت ِ هولش پیچیده در حولۀ سیاه

مشغول ِ نرمش است

شادم که زنده ام

خورشید هم می رسد

فندک می زنم

سیگار می کشم.

 

مهدی رودسری

2012-05-23

 

 

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s