هاشور بر حاشیه ها(نه)
دانه به دانه لای دندان ها، انگورها
له می شوند ، ناپدید می شوند
نیاز من اما ناامید نمی شود
خوشه ایی دیگر می شورم
فرو می برم در شورش ِ دهان
در اتحاد ِ دندان با دندان
له می شوند ، ناپدید می شوند
شکست را اما پنهان نمی کنند
به خفیه گاه می گریزند
تخمیر می شوند
شراب می شوند
مستی سرود خوان می شوم.
مهدی رودسری
2012-05-25
هاشور بر حاشیه ها(هشت)
تمرین ِ تکرارها ، روزها
دیدار ِ تکرارها ، شب ها
تکرار ِ شادی ها ، در جشن ها
تکرار ِ تکرارها ، در تنهایی ها
وتا لذت ِ معتاد نبودن
ادامۀ ضرورت ها ، اعتیادها.
مهدی رودسری
2012-05-25
هاشور بر حاشیه ها(هفت)
بیداری تا نیمه های شب
خوابی تا نیمه های روز
چای وسیگارتا نیمه های غروب
و باقی
لذت ِ صادقانه از سوزش ِدل
صفای همراهی با سرود خوان ِ درد در سر
شادی دوباره دیدن ِ دست ها و پاها در تماس ها و حرکت ها
و دیوانه ایی اگر در نیمه های عمر
دوری نکنی از سه چیز
و دوری کنی از سه چیز
و سه چیز را اگرفراموش کنی
دیوانه ایی.
مهدی رودسری
2012-05-25
هاشور بر حاشیه ها(شش)
برای چه پُرگویی!
گاهی سکوت
مُزد ِ زبان ِ سرخ است
گاهی مزایای مهم
برای لب های طالب ِ بوسه
گاهی مرخصی فوق العاده ضروری
برای جمع دندان ها
در غار ِ تنهای بی انتهای دهان.
مهدی رودسری
2012-05-25