تصمیم ها را روزهای فرد می گیریم
بعضی را شب های زوج فسخ می کنیم
صبح های سبز با چند قاشق شکر
تصمیم ها را شیرین می کنیم
و در غروب های قهوه
با قهوه های غروب
تصمیم های مکرر را تقسیم می کنیم
یادت هست
کسی که هفتۀ پیش دستی تکاند
وتصمیم نگرفت تا برود
چتر شده است
روی سایه اش ایستاده است
باد به هیکل ِ سردش می وزد
باران خیس اش کرده است
چتر های پیر در یادها نمی مانند
چون موهای ریخته در سفرهای سخت
به یاد نمی مانند
دست تکان می دهند
می بینی
جبران ِ فراموشی اند
یادت هست
کیست ؟
مهدی رودسری
2012-06-08