هاشور بر حاشیه ها( پانزده )

منتشرشده: جون 24, 2012 در Uncategorized

 

هنر ، باز است

خرگوش ِ چالاک ، ترسو ، همیشه به شعر تبدیل می شود

و دشت با درخت ها و جویبار

چشم ِ نیم خفتۀ نقاشی ست

از دیگر هنرها ، مرگ نیز به یاد می آید

پاره پاره لاشۀ خرگوشی

وقتی  باز به کودکانش می خوراند

و قطره قطره از هر درخت

خون روان می شود تا جویبار 

 هم چنان  رونده بخواند

پس از عبور ِ آهسته ازتهی ی جمجمه ی مجهولی

 گامی  از گاهی بپروراند 

مدهوشی در شبی بشنود

چشم باز کند

شرابی بنوشد

بزم از نو آغاز کند.

 

مهدی رودسری

2012-06-24

 

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s