هاشور بر حاشیه ها( بیست وسه )

منتشرشده: ژوئیه 26, 2012 در Uncategorized

 

به شب چرانی ی چراغ ها مهمانیم

درک کرده ایم که عشق فقط یک بار شانس می دهد

شهری که کام به دل ندهد

تن به زیر ِ چتر خواهد داد

ما از کوچ ِ جوانی باز گشته ایم

تمام روز ، امروز باران بود

دفعتاً اتفاق می افتد

که خورشید  نابینا باشد

و ما برای جاودانگی حرص نزنیم

نگرانی ها را پشت ِ در درآوردیم

و پای برهنۀ  پدران به یادمان آمد

تنها به گورستان ها ، ماندگان را چه تنها رها کردند

برای هر پرسشی ، پاسخی آه می کشد گاهی

و ما شبیه کودکی  که پدر شده است

پرده ها می بندیم

پیمانه ها  پُر می کنیم

و پاکوبان به تکرار تو می رقصیم

که تا ما یک کلاغ

گورستان است.

 

مهدی رودسری

2012-07-26

 

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s