فقط یک روز ِ دیگر

منتشرشده: دسامبر 13, 2012 در Uncategorized

فقط یک روز مانده

تا از طبیعت انتقام بگیریم

دیگر طبیعت را نبینیم

فردا چادرها را جمع می کنیم

کوله ها را روی کول ها می بندیم

کفش های خشک شده می پوشیم

دیروزخیس شده بودند از بارش ِ پاییزی

و این بار از سنگ ها سقوط می کنیم

تا آپارتمان هایمان چند مسیر تاکسی و اتوبوس

هم دیگر را می بوسیم

و به سوی چاپ ِ عکس ها می رویم

کسی زبان در آورده

کسی گل ِ زعفران می بوسد

کسی با تفنگی چوبی به زرد ی ی قناری

شاید تجاوز کرده آوازی 

کسی روی سنگی با فریاد

به عادتی دیرین دهان دریده در سکوت 

فردا را

خدا گرسنه ایم

  با شادی ی کلیدی فردا را

 در قفل ِ قبرها می چرخانیم

تخم مرغی ازسرما بیرون می آید

به هـُرم تفتۀ تابه

سلام می کند ومی شکند

تنهایی میل می کند.

 

مهدی رودسری

2012-12-13

 

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s