یک گفت و گوی بی دغدغه

منتشرشده: فوریه 27, 2013 در Uncategorized

 

 

یک گفت و گوی بی دغدغه

جام های شراب

پروازهای ناگزیر

سکوت های بی استرس

تبخندهای بوسه

لبخال های داغ

عبور ِسریع از دلیل های بی لغت

باد چون گذشته از ایستگاهی زشت

از چشمی که شرم کاش خیس 

گوش به پنجره که راهی

شاعر که نقش می کشد

و یک نویسنده احساس ِ نفس

واژه رنگ می شود

خرامان خط می رقصد

داروی آنتی حرمان

راه بُردی در درنگ

باز پر می ریزد

غربت از هنر

وحشت از وطن   

پرپرپر می ریزد

 مست است وقت

یک تو می دزدیم.

 

مهدی رودسری

2013-02-27

 

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s