به نوبت اند ملوک اندر اين سپنج سراي
کنون که نوبت توست اي ملک …
سعدی
به نوبت
لای باسن می رود … پاک
به سطل می افتد … ناپاک
سیخ دست می شوید
کفاف نمی دهد صابون
خیس کنار می رود
دستمال بفرمایید
کنار می کشد پرده
به نوبت اند بــُـتان
اندراین سرای غریب
دیگری بر سنگ بنشیند.
مهدی رودسری
2013-03-01