تیشه بر ریشۀ شیشه ( بیست و پنج )

منتشرشده: مارس 6, 2014 در Uncategorized

 

یک   دو    سه نفر

یک   دو    سه قدم

یک   دو   سه نشستن    سه مبل

یک   دو   سه منتظریم

باد    خیابان   برف

در همین لحظه حس می کنم

آن وزوز ِ مخوفِ مگس

آژیر در قلب دل

آهسته کشید

گفت : به تخته بزن امسال

زمستان فقط نود برف بود

بارشش هفته هفت پریروز

کمر ِ پنچ تخته شکست

یک   دو   سه نفر خندیدیم

یک   دو   سه قدم پشت ِ درند

هر مبل دو صندلی

حس می کنم در همین لحظه

آن وزوز ِ مخوف مگس

خالی و پُر شد.

 

مهدی رودسری

2014-03-06

 

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s