هاشور بر حاشیه ها(ده)

 

همۀ مُرده ها میان ِ زندۀ تو

شبیه مُردۀ تواند وقتی زنده بودند

و فکر نمی کردی زیباترین مرده ها

وقتی زنده اند نمی بینند

زیباترین زنده ها شبیه مُرده اند

و شبیه زنده ها نمی بینند

مُرده ها قبرها را نمی بینند

زنده ها عمق ِ گورها را نمی بینند

مُرده ها نمی بینند وقتی حفر ِقبرها را

زنده ها در عمق ِ گورها ، رها

می کنند نمی بینند مرگ را

وقتی  نمی بینند در انتهای تنهایی

تن هایی  کنار ِ تن هایی مدفون است

مدفن هایی هست وقتی  نمی بینند

و دیگرپیام هایی ارسال نمی شود

نامه هایی به زندۀ ها نمی رسد

که نام ِ مشخص آن وقتی

نشانی از آشنای مرده نیست

مشکوک ِ زند ۀ ایست

از اعماق.

 

مهدی رودسری

2012-05-29

بیان دیدگاه