بایگانیِ اکتبر 6, 2012

نمایشنامه ایی فوق العاده

منتشرشده: اکتبر 6, 2012 در Uncategorized

شب به خیر مادر

 نویسنده: مارشا نورمن

ترجمه و گردآوری: هنگامه کسرائی

         

شب به خیر مادر به قلم  مارشا نورمن (1983) نمایشنامه ایی درباره دختری به نام جسی و مادرش تلما است. نمایش با جسی آغاز می شود که آرام به مادرش می گوید : او فردا صبح دیگر زنده نخواهد بود چون قصد دارد امشب خودکشی کند.

او این خبر را در حالیکه با خونسردی به رتق و فتق امور خانه می پردازد و ناخن های مادرش را مرتب می کند، به مادرش می دهد. دیالوگهای بعدی بین جسی و مادرش به آرامی پرده از دلایل دختر برای خودکشی ، زندگی او با مادرش و اینکه  چگونه برنامۀ مرگش را به طور کامل و بی دردسر اما  اجتناب ناپذیر چیده است برمی دارد.

این نمایشنامه در سال 1983 برنده جایزه پولیتزر شد و اولین  نمایش آن در تاتر جدی آمریکا در کمبریج و ماساچوست با بازیگری ستارگانی چون کتی بی تز  در نقش جسی  و آن  پی تونیاک  در نقش مادر به روی صحنه رفت. این نمایش سرانجام توانست به برادوی راه پیدا کند جایی که درتاتر جان گلدن با همان گروه بازیگر به اجرا در آمد. شب به خیر مادر برای  چهار جایزه تونی نامزد شد:

 بهترین نمایشنامه، بهترین هنرپیشه های زن ( هر دو خانم بی تز و  پی تو نیاک)

و بهترین کارگردان ( تام مور)

فیلم سینمائی آن در سال 1986 با بازیگری ستارگانی چون سیسی اسپا سک و آن  بن کرافت به عنوان دختر و مادر به نمایش در آمد. مارشا نورمن خود نمایشنامه را تغییر داد و فیلم نامه را نوشت.  همچنین تام مور هم که کارگردان نمایشنامه در تاتر برادوی بود کارگردانی فیلم را به عهده گرفت. فیلم چند شخصیت دیگر را هم اضافه کرد در حالیکه نمایش فقط برای دو بازیگر نوشته شده بود. اگر چه فیلم نظر منتقدین را زیاد به خود جلب نکرد،  اما خانم بن کرافت از طرف گلدن گلاب  نامزد بهترین بازیگر در فیلم شد.

http://www.youtube.com/watch?v=U3cH5iSpd68

نمایش برادوی در تاتر سلطنتی  در نوامبر 2004 دوباره اجرا شد و  جان تازه ایی گرفت.  این نمایش تا سال 2005 روی صحنه بود و با نقش آفرینی ستارگانی چون ادی فالکو و برندا بلتین 65 بار به اجرا در آمد.

شب به خیر مادر در ماه مارس 2012 در مکزیک هم بر روی صحنه رفت و بسیار مورد تمجید تماشاگرها و منتقدین قرار گرفت.

شخصیت ها:

جسی کیت: زنی  که طلاق گرفته است و با مادر بیوه اش زندگی می کند. او صرع دارد و حملات این بیماری را تقریبا در تمام مدت زندگی اش تجربه کرده است . اوهیچ وقت در زندگی موفق نبوده از جمله در تربیت پسرش که حالا فردی تنبل  و بی عرضه است. جسی از افسردگی شدید رنج می برد، بیماری ی که هرگز درمان نیافته است . یاس و ناامیدی دائمی او در نمایش  موقتاً  با نیرویی  که او را به گونه ایی غیر معمول  به حرف زدن و آرامش وا می دارد، تخفیف پیدا می کند. 

تلما شخصیت مادر

یک زن بیوه، زنی که احساس می کند دارد پیر می شود و خیلی ساده اجازه داده است که دختر افسرده اش بیاید و مراقب تمام جزئیات زندگی اش باشد. او زندگی را همان طور که  خودش می خواهد باشد می بیند تا آن چیزی که هست. تلما تند حرف می زند و از صحبت کردن لذت می برد. او یک زن سادۀ دهاتی است ؛ کسی که هرگز زیاد نخواسته  است ومی تواند راهی برای خوشحال بودن با هر چه که دارد پیدا کند حتی اگر به خودش و دیگران دروغ بگوید. او هیچ نیازی به ایجاد ارتباط عاشقانه ندارد اما  مردم و محافل به او انرژی می دهند.

مروری بر نمایشنامه

صحنه ، اتاق نشیمن و آشپزخانه ایی را در یک خانۀ کوچک و دور افتاده  کنار جاده ایی خلوت نشان می دهد، خانه ایی  که جسی و مادرش به طور مشترک استفاده می کنند.  پدر جسی مرده است ، خودش صرع دارد و نمی تواند کار کند، ازدواج عاشقانه اش به طلاق انجامیده است ، فرزند ش که حالا دور از او زندگی می کند یک دزد حرفه ایی است، بیعار و ولگرد. جسی آخرین کارش را از دست داده و به  طور کلی زندگیش خراب و بی ثمراست.

همانطور که نمایش شروع می شود جسی از مادرش در بارۀ  اسلحۀ پدر ش سوالاتی را مطرح می کند و خیلی  آرام اعلام می کند که می خواهد خودش را بکشد. در ابتدا مادرش حرف های او را چندان مهم تلقی نمی کند اما وقتی نمایش شروع می شود جسی سراغ رولور پدرش را هنگام خدمت در ارتش از مادر می گیرد و با قاطعیت اعلام می کند که می خواهد خودش را بکشد. مادر این تصمیم او را جدی نمی گیرد، و  وقتی جسی شروع به مرتب کردن خانه و تهیۀ لیست از چیزهایی که باید انجام شود می گیرد، حس بی پناهی و عجز شدیدی در او اوج می گیرد.

سرانجام  در بحبوحۀ شقاوت ِ قاطعانۀ یک تراژدی ی واقعی، مادر فقط  می تواند کنار ی بایستد و مبهوت و ناباور  جسی  را بنگرد که  آرام در را قفل می کند و به دردهای عمیقش در یک لحظۀ کشنده  و شوک آور و پر دلهره  خاتمه می دهد – لحظه ایی که هرگز فراموش نخواهد شد و همیشه در ذهن آنهایی که شاهدش بودند و آمده بودند که فلاکت و مخمصه  اش را درک کنند زنده خواهد ماند.

مروری قابل تامل برنمایشنامه شب به خیر مادر

ریچارد گیلمن

به نظر گیلمن زبان  این نمایشنامه بسیار قوی است اما موضوع آن پیش و پا افتاده و قابل پیش بینی است.

آن ماشین اغراق درخیابان برادوی درشهر نیویورک که محل تئاتر و تفرج‌گاه‌های شهر است، به کار می افتد.  بر روی یک نمایشنامۀ معمولی با دو کراکتر و ظاهرًا بی ایراد و مسئله ایی خاص- اما نه آنقدر که ترا هیجان زده کند- منتفدین تقریباً همه موجودی انبار ستایش های سرخوشانۀ خود را خرج کردند، مدایحی که به آن جایزه پولیتزر هم اضافه شده است. حتی پیش از آنکه کتاب شب به خیر مادر ِمارشا نرمن به شهر نیویورک برسد، رابرت بروستین می گوید که نمایشنامه خیلی شبیه داستان ِ سفر بلند روزبه درون شب است.  ( آن تاتر جدی آمریکایی بروستین که میزبان اولین پردۀ نمایش در بوستن بود،  باید ارتباطی با آن مقایسه ایی که او از سر هیجان و نه تعقل کرده بود، داشته باشد). خوب، بهترین نمایش اونیل  و نورمن در یک چیر به هم شبیه هستند: هر دو برای ما خبرهای ناخوشایندی از خانواده می آورند. 

نمایش در ایران

نمایشنامۀ شب به خیر مادر به کارگردانی محمد یعقوبی در ایران هم به روی صحنه رفته است.

این نمايش‌نامه‌ ابتدا به دلیل محتوای اثر که مخاطب را به خودکشی تشویق می کند  مجوز برای اجرا نمی گیرد.

اين نمايش حداقل 50 بار در زيرزمين خانۀ پدري پانته‌آ بهرام اجراي خصوصي شد و خيلي‌ها: حميد سمندريان، بهرام بيضايي، مهين اسكويي، احمد آقالو، رضا كيانيان و… اجراي ما را تماشا كردند و هيچ‌كدام خودكشي نكردند!!! ( محمد یعقوبی)

این نمایش سرانجام در مرداد و شهریور ماه سال 1376 در تاتر شهر اجرا شد.

پانویس:

 

Kathy Bates

Anne Pitoniak

Tom Moore

Sissy Spacek

Anne Bancroft

Edie Falco

Brenda Blethyn

Richard Gilman

Robert Brustein

Eugene O’Neill

Marsha Norman

John Golden Theatre

Tony Award

Golden Globe

Edie Falco

Brenda Blethyn

سفر ِ بلند روزبه درون ِ شب فیلمی است که در سال 1962 با اقتباس از نمایش یوجین اونیل به اجرا  درآمد.