نیمه ایی که می خواست بر گردد مرده است
امضاء خود در پاسپورت را خورده است
عکس های دیروز زیر ِحرف های خود نوشته اند :
ما سربازهای شهید ِ جنگ ِ زنده ایم که شانس آورده ایم که ناتمام مانده ایم
او از مقابل آمد
بیرون کشید از انگشت همان حلقۀ خاطرات ِ در گذشته مانده را
و بیرون کشید از کیف
فندکی که من به یادگار به او داده بودم
آتش زد و اغتشاش آغاز شد
منصرف نمی شوم از جستجوی ِ تو
کمی آب در گلوی زخمی ی کوچه می ریزم
به راستی که تبعید ِ خون
نیمه ایی که مرده است نیست .
مهدی رودسری
2013-07-13