موتِفاهم ( پنچ – شش )

منتشرشده: ژانویه 5, 2012 در Uncategorized

 

موتِفاهم (پنچ)

 

دو شب  را کم می کنم  از یک  روز تو می مانی

با فنجانی قهوه بر ایوانی

دو غروب  را کم می کنم از نایستادن

باز تو می مانی با سیگاری بر لبی

از مرد و زن کم می کنم کودک را

تو می مانی یتیم بر سر چاهی

صدا می زند  چاه  بیا 

در من غرق شو حالا که تنهایی

دو غریق  را کم می کنم از کودک  ِ داخل چاه

در بدر می شوند  پدر و مادر مقوایی

دو مقوا را قرار می دهم در مسیر ِ باد

وزن از دست می دهند می شوند دو هواپیمایی

دو بادبادک را می کوبم به دماغۀ دو آرزو / ایده ها که عار نیست 

راه کج می کنند می نشینند در فرودگاهی

دو پلیس را کم می کنم از دیدن ِ دو هیولا در غربت

رهسپار می شوند  در کریدور ِ لاغر ِ رویایی

دو رویا را می سپارم به قاضی عادل

حکم می کند : برشان گردانید از همین راهی

که راه نیست اگر کمش کنید از دو خواب

می شود دردی موازی کودک ِ بیداری

که فرو برده زبان  در ته  فنجانی قهوه

 فرو کرده سر در معمای  تالاب چاهی

دو خالی  را کم  میکنم از نقد ِ زمانۀ حاضر

می ماند خندۀ زندان در قلب ِ دو آب راهی

دو پنچره را کم می کنم از گذر ِ تیرهای عبور

پرواز می کنیم گاهی چون آه هایی  که می داند !  

مهدی رودسری

2012-01-05

 

 

موتِفاهم ( شش)

 

 

   میان دو خواب اتفاق می افتد معمولن

در جادۀ شلوغ وقت ِ رانندگی معمولن

چون از واقعیت ِ موجود بیزاریم

معمولن به داخل ِ رویاها می رانیم

حرف از باران  می زند و  قایقی  بادبانی

به دریایی آرام چون ساربانی

که راه می نوازد نرم و سیگار برلب

و معشوق ومعشوقه  چون ودکای معروف ِ روس ها سرشار از تب

نه دنده عوض کردن و ترمز و گازداریم

نه آیینه برای پاییندن اطراف داریم

نیست خروارها خبر از رازها آنجا

 و  نواختن ِ یک نغمۀ تکراری با ساز آنجا

خستگی نیست تا دوباره شورش کنیم

تهی نیست تنهایی  تا دیگری را نوازش کنیم

بسته است  چشم  بر برف و چون پلک ِ پارو شکسته

از تماشای رقص  ِ ماشین ها در پیست ِ لغزندۀ جاده خسته 

که ناگاه کسی بوق زنان ویراژ می زند

زبان من از تو نا امید تر قیقاچ می زند

می پرد پرنده از تنت

می نشینی صاف روی کمرت

با کمال ِ پُر رویی  می گویی : نترس  ، فشار بده

بپیچ کمی راست وچپ ، تکان بده

سریع باش که تا شب نرسیده به دریا برسیم

قوی باش که تا بیداریم به رویا برسیم

زنگ ِ این هشدار برای فرار از خواب است  معمولن

تلفون ِ همراه جانشین ِ جادۀ بیداد  است معمولن.

 

مهدی رودسری

2012-01-05  

 

 

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s