سفر ( یک ) بخش ِسوم

منتشرشده: آگوست 13, 2013 در Uncategorized

 

جاده پُر ماشین

در دور پیچ ِ راه

در مرتع چند کهر و چند ابلق

هفته ها بود نیامده بودیم

می دانی  ری سیست های واقعی  ری سیست های تخیلی را

که اسب دوست دارند دوست ندارند

از ما پیچ می گذرد

بگذریم

هفته ها بود که بحث ها به اسب ها ختم می شد

می دانی اسب ها از  ری سیست ها  رَم می کنند

هفته ها بود که اسب ها به بحث ها

هفته ها چون قطرات ِ باران

سم ضربه هایی چنین بر جادۀ خیس.

 

مهدی رودسری

2013-08-13

بیان دیدگاه