بایگانیِ مارس 4, 2014

تیشه بر ریشۀ شیشه ( بیست ویک)

منتشرشده: مارس 4, 2014 در Uncategorized

 

«»بهار»»

 

برف می ریزد ریز ریز

نه می بافد نرم نرم

و خدای آسمان آفتاب

پشتِ نازکِ ابر

سایه ایی از او کمی سفید کمی زرد

یک دو دلاری کفِ دستم

می دهم و سیگار می خرم

عابران خسته از این همه برف

مدرسه ییها تازه معتاد کرده اند

عادت شده اند به برف و برف بازی

                     تعطیل شده اند

تازه معتاد شده اند

عادت کرده اند به برف

                    تعطیل کرده اند

در این پلازا تا چشم می بیند تابلو

می نویسم و به مغز می سپارد آیفون

بازم که تبلیغ نوروزی می کنی بغلی

آتش بزن کنارتم

هستم.

 

مهدی رودسری

2014-03-04

 

تیشه بر ریشۀ شیشه ( بیست)

منتشرشده: مارس 4, 2014 در Uncategorized

 

آن روزها قلب ها را باز می دیدند

من حتی مشاهده کردم

قلب یک ماموت بزرگ تر از کلۀ ابوالهول را

که به خاطرِ عاج و گرانی ی سر تیزش

کشته بودندش اما

ندیدم قلب ِ یک فیل حتی کوچکتر از کلۀ ابوالهول را

حتی به خاطر نگارش ِ شعرعاج ِ سر تیزش

اعدام شده باشد

در آیینۀ رادیو دیدم شنیدم

این روزها مغزها را هم باز می بینند

آیفون را گذاشتم در فریزر

و شعر ِ سر تیزم را نوشتم یخ » قندیل های یخی «

حالا پس از ساعتی زنگ می زنند

به مشاهدۀ قلبِ یک ماموت مقایسه کنم  قلب ِ یک فیل با کلۀ ابوالهول

یا به مقایسۀ قلبِ یک فیل مشاهده کنم قلب ِ یک ماموت با کلۀ ابوالهول را.

 

به یادِ آن روزها.

 

مهدی رودسری

2014-03-04