بایگانیِ آگوست 2, 2011

اندیشراز

منتشرشده: آگوست 2, 2011 در Uncategorized

 

در کافۀ موکا

شیر کاکائو با طعم کوکا

این طرف ِ خیابان است

زیر سایبانها و آدمکها چون قندیلها / هم سایه

قهوه با سیگاری کو؟ کجایی؟

کو کو همین جاست / کو  کو  کو   کو

در همین کافۀ یک برابر ِهزار برابر ِمیلیون برابر ِمیلیارد برابر ِتو تنهایی

اگر فریاد نزنی زن غرق نمی شود مرد ویران و ناکام کودکی

کاش در آبی این کافه می شد نفس کشید / نمی شود ؟

به دیدار دلداری زیرآبی می شد شاید شناور نرفت/ رفت

خاطره در تنهایی میهمانی نمی دهد/ می دهد؟

انقلاب و رقص خواهران توامان منند

در این کافه چرا موش می دوانی در کفش

در این کافه با قهوۀ تلخ ، آه

لطفاٌ یک سیگار دیگر  /  سیگاری

 از این همه مه به دنیایت خاکستری  دست نمی کشی ؟

می کشی دمُت را / دنباله ات را / یکبار ِدیگر دست ؟

از این که همیشه می دودیم

 می کشی  از نوازش  ندست /  می کشی دست؟

نمی کشی ؟

 

مهدی رودسری

2011-08-02

جشن

منتشرشده: آگوست 2, 2011 در Uncategorized

 

عجب کافۀ درهم و برهم  و سر برسر ِهم وتن ها چسبیده به تنهایی هم

 پُر پیچ و خم و شلم شوربایی

چه کفی از آبجوها

چه کفی در مه / مستی؟

از فـَک ها چقدر حرف / هستم

چه فریادهایی از فـَک هایی  / کجایی  ؟

چقدرلب در لبخنده هایی / خنده  از دلهایی

 روژ ِبی رنگ / بی همتایی!

کفشهایی چون موش هایی  چه شاد می شنگند

شعرهایی چون شراب هایی بی شتاب از چشمهایی / همراه اشکهایی

تی وی چقدر بزرگ است وچرا لال نمی شود

چرا لب می گزی از این همه بوسه / زنبوری؟

کـَف می کنم از این همه همهمه /  هنگامه!

می رقصیم در این همه شب / که یک شب نیست

و می ریزیم دانه دانه از دندانها ی دیوانه/ بر میزها نقره

دیوار دیوار فرو می پاشیم / خوابی؟

نکته هایی از بی خوابی / ستاره ها

می دوانیم  چون  شب پره ها / در دیدارها / بیدارم

در کف ِدستت هستم / هستی ؟

چون کف ِ این آسمان ِ نو در این استخر / مستی؟

ببین چه حجمی دارد این جمجمۀ شناور درایوان ِاین لیوان

موافقی  با یک سیگار دیگر/  سیگاری؟

عجب آبجوی پُر کـَفی

چه کافه ایی

کف کف کف کرده / کرده ایم . 

 

 

مهدی رودسری

2011-08-02