بایگانیِ ژوئیه, 2011

بدون شرح5

منتشرشده: ژوئیه 27, 2011 در Uncategorized

 

دراُرژانسم

یکی مجروح ست رگ زده

یکی زندانی ست کله به میله ها کوبیده

و ویلچرها بیدارند/ پاهای بی تابند

من خواب نیستم / بیدارهم نیستم

مسمومم / مسمومم

در انتهای بیمارستان / تیمارستان

باغ ِبی حوصله ها ست

یکی گل زیاد کاشته

یکی باران زیاد باریده

من باغبان نیستم

مسمومم / مسمومم

شعری مدام آوار می شود

ثابت قدم باش که فاصلۀ دومقصد را سکوت نمی بلعد / یا می بلعد

من شاعر نیستم

مسمومم / مسمومم

 شماره ام را فریاد می زنند

باید برخاست

کاش سایبانی در راهی

خودم آتشم / و سیگاری

حرفهای کبریتی

دیگر مهم نیست.

 

مهدی رودسری

2011-07-27

بدون شرح4

منتشرشده: ژوئیه 27, 2011 در Uncategorized

 

کامل شد خواب ِماه اگرتعبیردیگری طلب نکنیم

چشم غروب را سرمه کشید جدا ازعادتهای دیرینش

و آیینه گرداند درغربت ِکوچه های خلوت این شهر/ خاکستری

کمی شانس را که من نصیب برده ام قاطی می کنم با کمی الکل / آرزو / آب /  آرمان

وعکسهای مشتعل تو که بی شک شکوفه های یک اندیشۀ عاشق است

به کافه ایی می روم مدرن / گم می شوم میان ِسایه های سرمه ایی

که به دیدار ِخسوف بر سقف کاغذی

بدون پرسشی

مست می کنند

پیر می شوند

و تا صبح که ناشناس می ماند

خواب خسوف را مراعات می کنیم.

 

مهدی رودسری

2011-07-27