از معدود شاعرانی که می شناسم*
ح ——— ش است
که از شعرهایش لذت می برم
لذیذ شعر می گه
تعارفی نیست
مثه میخ بعد مخ
خروج می کنه و
مثه مخ برای میخ
ورود می کنه
سال ِ نو میلاد ِ نو
صبح پیاده می ره
پیاده صبح می کنم
زیر ِ چراغ ها نرم برف نرم
برف نرم برف له می کنم
روی زمین
برف می ریزه ریزه
روی زمین خبرهاست
بعدی رو بر می دارم
هنوز پالتوی برفی پوشیده
فوت می کنم
پرواز ِ خاطره ها را دیدید
وقتی بر می گرده
از سوءتیتر ِ روزنامه ها هم
شاید باید سوءاستفاده باید شاید
می کنه انگار کالسکۀ سان
پشت ِ ابرها نمی طپه امروز
ابرها تپه تپه
نمی طپه امروز
امروز نرم نرم نمی طپه
یک تپه دل
نمی طپه
بر نمی گرده
مستقیم تپه تپه
سیگار هم می کشه
پیاده صبح برف نرم چراغ ها نرم نرم
روی سر مو برف
وه
از این شعر های لذیذ
که صدتا از یک شاعرو
یک ساله خوندم .
* واقعا خوندم!
مهدی رودسری
2012-12-28